برگ و باد
برگ و باد ترانه ی بهاری را برای تو میخوانند...
پس چرا چشمهایت را باز نمیکنی امیدم؟؟؟
هدیه ای از مرجان نماینده
+ نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۱/۱۵ ساعت 1:31 توسط مرجان
|
مرجان
کیش. نه، کیش و مات
نوشتههای پیشین
- آذر ۱۳۹۶
- اردیبهشت ۱۳۹۳
- فروردین ۱۳۹۳
- اسفند ۱۳۹۲
- آبان ۱۳۹۰
- خرداد ۱۳۹۰
- فروردین ۱۳۹۰
- مرداد ۱۳۸۹
- تیر ۱۳۸۹
- آذر ۱۳۸۸
- مهر ۱۳۸۸
- شهریور ۱۳۸۸
- مرداد ۱۳۸۸
- خرداد ۱۳۸۸
- فروردین ۱۳۸۸
- اسفند ۱۳۸۷
- بهمن ۱۳۸۷
- دی ۱۳۸۷
- آذر ۱۳۸۷
- آبان ۱۳۸۷
- مهر ۱۳۸۷
- شهریور ۱۳۸۷
- مرداد ۱۳۸۷
- تیر ۱۳۸۷
- خرداد ۱۳۸۷
- اردیبهشت ۱۳۸۷
- اسفند ۱۳۸۶
- بهمن ۱۳۸۶
- دی ۱۳۸۶
- آذر ۱۳۸۶
- آبان ۱۳۸۶
- مهر ۱۳۸۶
- شهریور ۱۳۸۶
- مرداد ۱۳۸۶
- تیر ۱۳۸۶
- اردیبهشت ۱۳۸۶
- آرشيو
پیوندها
- مرد قبیله
- مرجانی دیگر
- جواهری کاماد محمد خدری عزیز
- من و تو، درخت و بارون
- J.O.Z.E.P.H
- یک شاخه گل رز
- مثل هیچ کدام دیگر
- پاتوق گورکن ها
- نیکان
- باشگاه مشت زنی
- شکلات داغ
- سوتیتر
- ام اس و دو دل عاشق
- روزمرگی
- آقا معلم
- بهشت کوچکی به نام خانه ما
- زندگینامه من
- باران پروانه
- گل بگیم , گل بشنویم
- مازیار ناظمی
- هر کی هر جا هر چی
- آیدین جواهریان
- عقاید یک دلقک
- Shiraz City
- سامانتا
- بهمندخت
- حلقه سه شنبه